بله!  

ممکنه قبول نکنید چون از دوران کودکی به شما یاد دادند که برق را « توماس ادیسون » اختراع نموده‌اند. ولی باور کنید در اشتباه هستید. در گذشته بعضی چیزای مهم که اختراع می شد؛ اول یه دانشمندی  به صورت ناقص کشف می‌کرد و آن را به اسم خودش ثبت می‌کرده است. رفته رفته محققان دیگه‌ای دست به کار می‌شدند و با تفحصات بیشتر آن اختراع رو کامل‌تر می‌کردند. 

حتی ممکن بود چندین دانشمند از نسل‌های مختلف در یک زمینه کار می‌کردند تا می توانستند این اختراع را به ثمر برسونند و کاری کنند که واقعا ًبه درد ما انسان ها بخورد. این داستان در مورد اختراع الکتریسیته  کاملاً صدق می‌کند. 

طبق تعریفی که سایت ویکی‌پدیا در مورد "الکتریسته" ارائه داده برق امروزی به ترتیب مدیون زحمات الساندر ولت، آندره آمپر، نیکلا تسلا، جرج سیمون اهم، مایکل فارادی و توماس ادیسونه. 

اگه برای ترتیب احترام قائلین اینجا واضحه که ادیسون آخرین فردیه که روی الکتریسیته کار کرد و اونو کامل کرد. و در فرهنگ لغت به کسی "مخترع" می‌گن که برای اولین بار چیزی رو کشف می‌کنه. (حقیقتش کشف و اختراع یه کوچولو با هم فرق دارن ولی نمی‌خوام اینجا کلاس ادبیات راه بندازم فقط خواستم تنوع لغوی تو متنم ایجاد کنم ). 

گفته باشم توماس ادیسون هیچ هیزم تری به من نفروخته که من بخوام هی انکارش کنم. اتفاقاً دمش گرم. توماس موقعی تونست از برق بیشترین بهره رو ببره که لامپ حبابی رو اختراع کرد. در واقع شاید علت همینه که وقتی به لامپ خونمون نگاه می‌کنیم یاد زنده‌یاد ادیسون می‌افتیم و یه راست اختراع برق رو هم به اون خدا بیامرز نسبت می‌دیم. روحش شاید و یادش گرامی باید  می‌بینید افرادی که ذکر کردم هر کدوم واسه خودشون غولی بودن و در زمینه علم الکترومغناطیس موقعی که رو حساب جوگیرشدگی هر کدومشون گنده‌بازی درآوردن اسم فامیلشونو گذاشتن رو واحدی که باهاش سر و کله می‌زدن.

امروزه استفاده از الکتریسیته یا برق به صورت‌های مختلف مستقیم یا متناوب، ضعیف یا قوی، تک فاز یا سه فاز، آن‌قدر با زندگی ما عجین شده است که زندگی‌امان بدون آن تقریباً کاملاً فلج می‌شود. همه‌ی اطراف ما را وسایلی فرا گرفته است که با برق کار می‌کنند: یخچال، تلویزیون، رایانه، چراغ، و .... این‌ها زندگی ما را خیلی راحت ساخته‌اند.

گاهی عوام الناس تصور می‌کنند مخترع برق ادیسون بوده است در حالی که او چراغ لامپ برقی را اختراع کرد. در واقع الکتریسیته‌ای که اکنون به این گستردگی مورد استفاده‌ی بشریت است بر مبنای اکتشافات و اختراعات مایکل فارادی به وجود آمد. البته از قدیم، حداقل به قدمت زمان یونانیان باستان، مردم می‌دانستند که با مالش بعضی اجسام به یک‌دیگر (مثلاً کهربا به پشم) خاصیتی در آنها به وجود می‌آید که در شرایطی از آنها جرقه‌های صداداری ساطع می‌شود. آنها ولی توجه چندانی به این پدیده ننمودند. در نیمه‌ی قرن هجدهم میلادی، بنیامین فرانکلین آزمایشی ترتیب داد که نشان داد رعد و برقی که در ابرها ایجاد می‌شود جریانی است که می‌توان آن را هدایت کرد. اما البته چنین جریانی بیش از آن شدید و غیر قابل کنترل بود که او بتواند از آن استفاده کند، اما آزمایش او حداقل ثابت کرد که رعد و برق پدیده‌ای الکتریکی است. ولتا در ابتدای قرن نوزدهم میلادی دست به اختراع اولین باتری الکتریکی زد. باتری او برخلاف پدیده‌های تخلیه‌ی الکتریکی از نوع کهربا و رعد و برق قادر بود یک جریان الکتریکی پایدار تولید نماید. اما نخستین کسی که توانست به نحو کارآمد و قابل استفاده‌ای دست به تولید الکتریسیته بزند مایکل فارادی بود.